دیکشنری
داستان آبیدیک
آبطلا کار
english
1
general
::
gold plate
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
آبسرا
آبسنگ
آبسنگ حاشیه ای
آبسنگ سدی
آبسنگ مرجانی
آبسنگ های مرجانی
آبسه
آبسوار
آبشار
آبشار زدن
آبشت
آبشستگی
آبشستگی پنجۀ سازه
آبشویی
آبشویی نمک
آبطلا کار
آبغوره
آبفشان
آبفشانسنگ
آبفشانها
آبق
آبگذر
آبگذرها
آبگرفتگی
آبگرفتگی سیلاب
آبگریزها
آبگز
آبگند
آبگوشت
آبگوشت بامیه
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید